Monday, April 23, 2007

نامه ی دیمیتری فیودوروویچ کارامازف به کاترینا ایوانوونا

ای کاتیای ستمگر : فردا پول بدست خواهم آورد و سه هزار روبل تو را پس خواهم داد و آنگاه خداحافظ ای زن سرکش! اما در عین حال خداحافظ ای عشق من! به این اوضاع پایان بخشیم! فردا برای بدست آوردن پول به همه کس مراجعه خواهم کرد و هر گاه به من پول ندهند به تو قول شرف می دهم که به خانه پدرم خواهم رفت و مغز او را متلاشی خواهم ساخت و از زیر بالشش پول خواهم برداشت به شرط آنکه ایوان برود. من به زندان خواهم رفت اما من در مقابل تو همچون مرد تیره بختی رفتار می کنم. مرا ببخش! اما خیر... بهتر است مرا نبخشی زیرا در این صورت ما هر دو راحت تر خواهیم بود. من حبس را بر عشق تو ترجیح میدهم زیرا من زنی دیگر را دوست دارم و از امروز تو او را خوب میشناسی. بنابراین چگونه ممکن است مرا ببخشی! من دزدم را خواهم کشت. آنگاه همه شما را ترک خواهم کرد و به خاور خواهم رفت تا دیگر کسی را نبینم. گروچنکا را هم ترک خواهم کرد زیرا تو تنها نیستی که مرا آزار می دهی او نیز مرا اذیت می کند؛ خداحافظ.

توضیح: من به تو توهین کردم لکن تو را می پرستم؛ این پرستش را در سینه احساس می کنم. هنوز تاری در قلبم وجود دارد که طنین می افکند. آه!چه خوب است قلبم به دو نیم تقسیم گردد. من خودم را خواهم کشت ولی نخست سگ را به هلاکت خواهم رسانید و سه هزار روبل را از او خواهم ربود و نزد تو خواهم افکند. من یک مرد تیره بخت هستم ولی دزد نیستم. منتظر سه هزار روبلت باش. در زیر بالش سگ نوار سرخ وجود دارد. دزد من نیستم ولی دزد را خواهم کشت. کاترین مرا با تنفر نگاه نکن؛ دیمیتری دزد نیست ولی آدمکش است. من پدرم را می کشم و نابود می شوم تا تکبر تو را تحمل نکنم و در عین حال تو را دوست بدارم.

توضیح در توضیح: پاهایت را می بوسم خداحافظ!

توضیح در توضیح در توضیح: کاترینا از خدا تمنا کن به من پول برساند؛ در این صورت خونی ریخته نخواهد شد لکن هرگاه به من پول نرسد خون جاری خواهم ساخت.

برده و دشمن تو

1 comment:

Anonymous said...

Ничего себе, превосходный формат блога ! Как длительных Вы когда-нибудь блог уже ? Вы сделали блог взгляд легко. Общий внешний вид вашего сайта является большим, так аккуратно, каксодержание! привет!