هی!
من هم عاشق شدم!
در گیر و دار شما گرگهای مست.
در های و هوی
نعره ی هر شب تان
با
سفید برفی های هم آغوشتان.
عاشق شدم
که عاشق شدن
فارغ شدن است
در
گیر و دار روزگار این همه فاسق.
آی !
ای شرابها!
تا دور های دیر پروازمان دهید
آنجا
که
تنها
عشق است
با
من
و
تو.
از گند گورهای شناور
ققنوس های عشق
پروازمان دهید
تا قله های
بوسه ی پنهان
آن سوی ابرها.
No comments:
Post a Comment